loading...
وب طرفداران جانگ گیون سوک
طرفداران جانگ گیون سوک

جانگ گیون سوک (کره‌ای 장근석)در تاریخ ۰۴ اگوست ۱۹۸۷ (13 مرداد ماه 1366) در شهرستان Danyang در Chungcheongo واقع درکره ی جنوبی به دنیا آمد. او بازیگر، خواننده و مدل است. بهترین بازی وی در فیلمyou are beautiful (تو زیبایی)در سال ۲۰۰۹ در نقش لیدر گروه با نام هوانگ تاکیونگ، با همراهی لی هونگ کی، جانگ یونگ هوا و پارک شین هی بود.



   ..::داستان های تو زیبایی شماره ی 2 رو از این وبلاگ بخوانید::..

ریحانه بازدید : 6349 پنجشنبه 08 خرداد 1393 نظرات (5)

 معرفی شخصیت ها:

خب!به ترتیب نقش های اصلی این سریال فوق العاده رو معرفی میکنم!

گومی نام:پسر خواننده ای که آرزو داره وارد گروه خوانندگی ای ان جل که یکی از مشهورترین گروه های خوانندگی کره و آسیا هست بشه ولی با به مشکل برخورد کردن عمل جراحی پلک های چشمش از آرزوش دور میمونه!

عکسعکس

گومی نیو:دختری که از بچگی در کلیسا بزرگ شده و خواهر دوقلو گومی نام هستش و آرزو داره که یه روزی راهبه بشه!اما با به مشکل برخورد کردن داداشش در موضوع عمل پلک هاش گومی نیو هم از آرزوش دور میشه!

گومی نیوگومی نیو

هوانگ تاکیونگ(با نقش آفرینی جانگ گیون سوک):رهبر گروه خوانندگی ای ان جل!پسری خودخواه و مغرور که فقط شهرت خودش براش اهمیت داره و نه چیز دیگه!

تاکی

کانگ شین وو:یکی از سه عضو گروه ای ان جل!پسری مهربون و عاشق پیشه!ارامش بخش اوقات تنهایی و ترس و اضطراب!همیشه به فکر دیگرانه و از خودگذشتگی میکنه!

شینوو

جرمی:عضوی دیگر از گروه ای ان جل با اصالت انگلیسی که همیشه شادابه و خوشحالی و شادی رو به اطرافیانش هدیه میده!با کار ها و مسخره بازی هاش لبخند رو ، رو لب هر کسی میکشونه!

جرمی

خلاصه ی داستان:گومی نیو دختر ساده لوح و پاکی که میخواست راهبه بشه با اطلاع از وضع داداشش که در عمل جراحی پلک های چشمش به مشکل برخورده بود و با اصرار مدیر برنامه های داداشش(مدیر ماء) تصمیم میگیره که به داداش دو قلوش کمک کنه و جای اونو به مدت یک ماه تا وقتی که برگرده در گروه ای ان جل گروه خوانندگی مشهور کره و آسیا که گومی نام آرزوی ورود به اون گروه سه نفره(شین وو ، جرمی ، تاکیونگ)رو داره پر کنه طوری که هیچکس نفهمه اون دختره!چون گومی نام و گومی نیو خیلی به هم شباهت دارند تا مدتی کسی نمیفهمه ولی در روز های اول ورود اون به گروه هنگامی که در پشت بام برای اولین بار مست کرده بود توی بقل تاکیونگ میوفته و تو دهنش بالا میاره و بعد بیهوش میشه!تاکیونگ که پسری حساس و تمیز بود با این کار ناخواسته ی گومی نیو غش میکنه!جرمی و شین وو به این دو کمک میکنن ولی هنگامی که شین وو،گومی نامو بغل میگیره ب رج س ت گ ی های بدنشو حس میکنه و میفهمه که اون دختره ولی به کسی چیزی نمیگه حتی به خود گومی نیو و تصمیم میگیره به اون کمک کنه و هواشو داشته باشه!در این بین اون عاشق رفتاراش میشه و همیشه کنارشه تا به مشکلی برخورد نکنه!دومین نفری که میفهمه گومی نیو دختره تاکیونگ بوده که ازش متنفر بود و همیشه دوست داشت اون از گروه بره!تاکیونگ اتفاقی با استفاده از وبکم لپ تاب روشنی که تو اتاق تعویض لباس بود با مکالمات بین گومی نیو و طراح گروه که گومی نیو در حال تشکر از اون به خاطر اینکه نمیزاره کسی بفهمه اون دختره میفهمه که گومی نام قصه دختره و پسر نیست!اون ابتدا سعی میکنه که به رییس و مدیر برنامه هاش خبر بده تا اونو از گروه بیرون کنن ولی در بین تمنا و خواهش های گومی نیو و رفتارای خنده داری که تاکیونگ رو میخندوند و اونو از مشکلات زندگیش دور میکرد تصمیم میگیره این رازو به کسی نگه!در این بین یو هی یی بازیگر زیبای کره ای ، دختری که عاشق جذابیت تاکیونگ بود از موضوع خبردار میشه و تاکیونگ رو تهدید میکنه که اگه به اون بی محلی کنه و اونو د و س ت د خ ت ر خودش ندونه همه چی رو لو میده!تاکیونگ که از ته دلش به گومی نیو علاقه مند شده بود تصمیم میگیره که با یو هی یی همکاری کنه ولی به شرطی که با گومی نیو کاری نداشته باشه!مدتی میگزره و رابطه ی بین گومی نیو و تاکیونگ بهتر میشه(مثلا وقتی عمه ی گومی نام به دیدنش میاد گومی نیو برای اینکه عمش نفهمه اون خواهرست و نه برادره تو اتاق تاکیونگ شب ها رو میخوابه!) تا جایی که حسادت یو هی یی شدت میگیره و با گومی نیو صحبت میکنه که اگه اون خودشو لو نده و همه چی رو به گردن نگیره بعد ها تاکیونگ به دردسر میوفته و شهرتش از بین میره!گومی نیو از ترس اینکه اتفاقی برای تاکیونگ بیوفته خیلی ناراحت میشه و حتی بیمار میشه و نهایتا تصمیم میگیره خودشو معرفی کنه و به همه بگه که اون پسر نیست!در روز جشنی که قرار بود اولین آلبوم آهنگ گومی نام پسری خوش قیافه از گروه ای ان جل پخش بشه گومی نیو لباس دخترونه ای که تاکیونگ براش هدیه گرفته بود رو میپوشه و گل سری که تاکیونگ بهش داده بودو میزنه و آرایش دخترانه میکنه و به سمت سالن جشن میره!با تاخیر گومی نام ، تاکیونگ متوجه ی قصد اون از این کار میشه(چون لباس دخترونه و گلی سری که بهش داده بود تو اتاقش نبود)تاکیونگ به جرمی و شین وو میگه که باید دنبال اون بگردیم اما وقتی به سالن جشن میرسن به اونا میگه که باید دنبال یه دختر با کت کرم و دامن صورتی بگردیم!و اینجا بود که جرمی هم میفهمه که گومی نیو دختر بوده و نه پسر و خیالش جمع میشه!(چون جرمی در این مدت به گومی نیو علاقه مند شده بود ولی چون فکر میکرد اون پسره همش عذاب وجدان گرفته بود که چرا اینقدر ه م ج ن س ب ا ز شده!)بعد از گذشت این ماجرا شین وو و جرمی و تاکیونگ که هر سه عاشق گومی نیو شده بودند سعی میکنن که به هر نحوی از دیگری جلو بزنن و به گومی نیو ابراز علاقه کنن!جرمی و شین وو در این بین متوجه میشن که گومی نیو به تاکیونگ علاقه داره و جرمی که خیلی ناراحت میشه در حالی که اشک میریخت(صحنه ی دردناک اشک های جرمی یکی از غم انگیز ترین صحنه ی فیلم بود چون جرمی پسری شاد بود و هیچوقت گریه نمیکرد ولی در این صحنه گومی نیو اشکشو در آورد)به گومی نیو میگه که دیگه کنار میکشه و اونو فقط به شکل یه همکار و دوست ساده نگاه میکنه!اما شین وو کنار نمیکشه و همواره سعی میکنه که نظر گومی نیو رو برگردونه و این کار های شین وو باعث میشه که تاکیونگ فکر کنه که گومی نیو شین وو رو دوست داره!اما با اتفاقاتی که میوفته و با چت ندانسته ی گومی نیو با تاکیونگ به عنوان مدیر سایت طرفداران یا پیدا کردن گل سری که تاکیونگ برای گومی نام خریده بود و گم شده بود،تاکیونگ میفهمه که گومی نیو چقدر بهش علاقه داره و همین باعث میشه که این دو بیش از قبل بهم نزدیک بشن تا اونجایی که تاکیونگ میفهمه مادرش که یه بازیگر مشهور بود به پدر گومی نیو و گومی نام علاقه مند بود و میخواست بعد از مرگ مادر گومی نیو و گومی نام باهاش ازدواج کنه !و با مرگ پدر گومی نیو و گومی نام این ازدواج بهم خورد!و اونجا بود که تاکیونگ از مادرش و گومی نیو و گومی نام متنفر میشه و رابطشون بهم میخوره!روز ها میگذره و بالاخره روز موعود فرا میرسه و گومی نام اصلی قصه بعد از یک ماه از آمریکا به کره برمیگرده و جاشو با خواهرش عوض میکنه!یک ماه میگذره و شین وو و جرمی همش از حال گومی نیو از داداشش گومی نام میپرسن و اینکه مکان فعلی اون کجاست ولی گومی هیچی بهشون نمیگه چون گومی نیو ازش خواسته بود که نگه!تاکیونگ تو این مدت حتی یک کلمه هم درمورد گومی نیو نمیپرسه و همچنان از گومی نام بدش میاد و حس تنفر نسبت بهش داره ولی از ته قلبش میخواست درباره ی حال گومی نیو بدونه!تا اینکه متوجه میشن گومی نیو تو کره هست و تلاش میکنن که پیداش کنن ولی این تلاششون بی نتیجه بود!مدیر برنامه های گومی نام (مدیر ماء) مجبور میشه برای اجرای کنسرت گومی نام رو بدون هماهنگی با رییس گروه به شهری دیگه بفرسته!رییس گروه که متوجه میشه با عصبانیت قصد اخراج مدیر ماء رو داره که دوباره گومی نیو به داداشش و مدیر ماء کمک میکنه!اون دوباره جای داداششو میگیره!در ساختمون گروه ای ان جل شین وو و جرمی دنبال گومی نام میان تا از خواهرش بپرسن ولی طراح گروه و مدیر ماء جلوی اونا رو میگرن تا گومی نیو بره!(چون میترسیدن که اونا از طرز رفتار گومی نیو اونو از داداشش تشخیص بدن!)در راه گومی نیو با تاکیونگ برخورد میکنه!تاکیونگ که همیشه در این مدت به فکر گومی نیو بود و از اینکه گومی نیو در کره هست ولی نمیخواد اونو ببینه ناراحت و عصبانی بود و چون گومی نیو رو نشناخت و فکر کرد که اون داداشش یعنی همون گومی نامه بهش گفت:(گومی نام!به خواهرت بگو دیگه لازم نیست همدیگه رو ببینیم!من فراموشش کردم و مشکلی هم ندارم!این پیغامو بهش برسون!)گومی نیو از این حرف تاکیونگ خیلی ناراحت میشه ولی چیزی نمیگه و بعد از ملاقات با رییس ، رییس خیالش جمع میشه و مدیر ماء رو اخراج نمیکنه ولی به اصرار یه مهمونی ترتیب میده!توی اون مهمونی گومی نیو متوجه میشه که یو هه یی(همون بازیگر زیبایی که عاشق تاکیونگ بود)بعد از رفتن اون از گروه و بهم زدن رابطش با تاکیونگ ، با داداشش ، گومی نام دوست شده و اونا عاشق همن!تو این مهمونی مدیر ماء که میدونست اگه جرمی و تاکیونگ و شین وو حالت و رفتار های گومی نیو رو ببینن اونو میشناسن ، بهش ش ر ا ب قوی میده که از شدت مستی بیهوش شه!با رسیدن پسرا به محض ورود شین وو متوجه ی گومی نیو میشه!اون اینقدر گومی نیو رو دوست داشت که میتونست اونو با داداشش تشخیص بده!مدیر ماء بین گومی نیو ی بیهوش و تاکیونگ میشنینه و وقتی گومی نام به مدیر ماء زنگ میزنه اون پا میشه تا جای دیگه ای صحبت کنه ، گومی نیو در حالت مستی و بیهوشی روی تاکیونگ میوفته و هنگامی که تاکیونگ اونو گرفت تا بلند کنه از قیافه و زخم روی دستی که نداشت(گومی نام اصلی یه زخم روی دستش داشت)متوجه میشه اون گومی نیو هستش!تاکیونگ اونو به خونه میبره و بهش میگه که متاسفه که اون حرفو بهش زده ولی گومی نیو مست بود و به تاکیونگ میگه که:من یه زمانی جای یه ستاره رو تو خونه ی ستاره های درخشان گرفته بودم اما حالا میخوام برم یه جای دور(منظورش آفریقا بود که میخواست بره و یه  مادر راهبه بشه)!تاکیونگ غمگین میشه و میگه:پس دیگه نمیتونم نگهت دارم!مدتی میگذره در روزی که قرار بود گومی نیو به آفریقا بره تاکیونگ طاقت نمیاره!دنبال گومی نیو میگرده اما متوجه میشه اون میخواسته به کنسرتش که یه ساعت بعد قرار بود بگزار بشه بره بنابراین به سالن کنسرت میره اما نمیتونه بین15000نفر جمعیت گومی نیو رو پیدا کنه برای همین بعد از خوندن اهنگ مورد علاقه ی گومی نیو که آهنگ سازش خود پدر گومی نیو و گومی نام بوده پشت میکروفون میگه که چقدر دوستش داره و میخواد ببینتش!گومی نیو تحت تاثیر قرار میگیره و جلو تر میره و تاکیونگ متوجه ی اون میشه و سریع میره و اونو در آغوش میگیره و میگه که خیلی دوستش داره!بعد از مدتی گومی نیو به افریقا میره اما نه باید موندن و سکونت بلکه فقط برای کمک به بچه های افریقا و به تاکیونگ قول میده که زود برگرده....!

پایان فصل اول

داستان های فصل دوم این سریال جذاب رو در این وبلاگ بخونید!

تو زیبایی

تو زیبایی

تو زیبایی

دانلود سریال با بهترین کیفیت ممکن و لینک مستقیم همراه با زیرنویس فارسی(فروش در سایت آنا فیلم:anafilm.net):

 

دانلود زیر نویس تمام 16 قسمت به صورت یکجا

---------------------------------------------------

قسمت اول با لینک مستقیم از سرور اول

قسمت دوم با لینک مستقیم از سرور اول

قسمت سوم با لینک مستقیم از سرور اول

قسمت چهارم با لینک مستقیم از سرور اول

قسمت پنجم با لینک مستقیم از سرور اول

قسمت ششم با لینک مستقیم از سرور اول

قسمت هفتم با لینک مستقیم از سرور اول

قسمت هشتم با لینک مستقیم از سرور اول

قسمت نهم با لینک مستقیم از سرور اول

قسمت دهم با لینک مستقیم از سرور اول

قسمت یازدهم با لینک مستقیم از سرور اول

قسمت دوازدهم با لینک مستقیم از سرور اول

قسمت سیزدهم با لینک مستقیم از سرور اول

قسمت چهاردهم با لینک مستقیم از سرور اول

قسمت پانزدهم با لینک مستقیم از سرور اول

قسمت شانزدهم با لینک مستقیم از سرور اول

------------------------------------------------------------------

قسمت اول با لینک مستقیم از سرور دوم

قسمت دوم با لینک مستقیم از سرور دوم

قسمت سوم با لینک مستقیم از سرور دوم

قسمت چهارم با لینک مستقیم از سرور دوم

قسمت پنجم با لینک مستقیم از سرور دوم

قسمت ششم با لینک مستقیم از سرور دوم

قسمت هفتم با لینک مستقیم از سرور دوم

قسمت هشتم با لینک مستقیم از سرور دوم

قسمت نهم با لینک مستقیم از سرور دوم

قسمت دهم با لینک مستقیم از سرور دوم

قسمت یازدهم با لینک مستقیم از سرور دوم

قسمت دوازدهم با لینک مستقیم از سرور دوم

قسمت سیزدهم با لینک مستقیم از سرور دوم

قسمت چهاردهم با لینک مستقیم از سرور دوم

قسمت پانزدهم با لینک مستقیم از سرور دوم

قسمت شانزدهم با لینک مستقیم از سرور دوم

------------------------------------------------------------------

قسمت اول با لینک مستقیم از سرور سوم

قسمت دوم با لینک مستقیم از سرور سوم

قسمت سوم با لینک مستقیم از سرور سوم

قسمت چهارم با لینک مستقیم از سرور سوم

قسمت پنجم با لینک مستقیم از سرور سوم

قسمت ششم با لینک مستقیم از سرور سوم

قسمت هفتم با لینک مستقیم از سرور سوم

قسمت هشتم با لینک مستقیم از سرور سوم

قسمت نهم با لینک مستقیم از سرور سوم

قسمت دهم با لینک مستقیم از سرور سوم

قسمت یازدهم با لینک مستقیم از سرور سوم

قسمت دوازدهم با لینک مستقیم از سرور سوم

قسمت سیزدهم با لینک مستقیم از سرور سوم

قسمت چهاردهم با لینک مستقیم از سرور سوم

قسمت پانزدهم با لینک مستقیم از سرور سوم

قسمت شانزدهم با لینک مستقیم از سرور سوم

 

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط elahe در تاریخ 1393/05/14 و 12:50 دقیقه ارسال شده است

بهههههههههه ریحانشکلک
پاسخ : ریحانه:بههههههههههههه الهه!
پاسخ : هدیه:به وبلاگ من و خواهرم ریحانه خوش اومدی الهه جان!

این نظر توسط Regen در تاریخ 1393/05/13 و 0:17 دقیقه ارسال شده است

انگار اين سريال جديد سوكي خيلي قشنگه . چون تعريفش و زياد شنيدم .



من سريال با من ازدواج كن ماري رو ديدم خيلي دوسش دارم .



سريال باران عشق هم ازش ديدم فوق العاده قشنگ و احساسيه . يعني اين سريال جديدش به پاي اونها مي رسه ؟
پاسخ : ریحانه:بببببببببببه!رگن جوووووووووون!پای اون!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟شوخی میکنی؟منم اونا رو دیدم!این بهترینشون بود!حتما ببین!
پاسخ : ممنون بابت نظرتون سریال توزیبایی از اونا خیلی بهتره!!حتما ببینید

این نظر توسط Regen در تاریخ 1393/05/13 و 0:15 دقیقه ارسال شده است

آخي ! چه وب خوشكلي . چقدر با سليقه !

حالا اينجا مال ريحانه هست يا خواهرش ؟ شکلک آخه ديدم نويسنده وبلاگ ريحانه هست ...

اميدوارم چرخ وبلاگ خوشكلتون براتون بچرخه شکلک
پاسخ : هدیه: ممنون الان من خواهر ریحانه هدیه ام ! من مدیر و نویسنده وبلاگم!ریحانه هم فقط نویسنده وبلاگه!!ممنون به وبلاگم اومدید بازم نظر بدید!

پاسخ : ریحانه:بیشتر برای خواهرمه رگنی!شکلک

این نظر توسط مهدیه در تاریخ 1393/05/12 و 17:57 دقیقه ارسال شده است

وای خیلی داستان قشنگی بود فقط اگه می شه عکس از توی فیلم قهرمان هم بزاری ممنون
پاسخ : چشم ممنون که نظر دادین بازم به وبلاگم سر بزنید و نظر بدید!
پاسخ : ریحانه:باشه!بزودی میزاریم!

این نظر توسط مهدیه در تاریخ 1393/05/12 و 17:57 دقیقه ارسال شده است

وای خیلی داستان قشنگی بود فقط اگه می شه عکس از توی فیلم قهرمان هم بزاری ممنون
پاسخ : چشم بازم به وبلاگم سر بزنید و نظر بدید ممنون بابت نظرت!!
پاسخ : ریحانه:باشه حتما!


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آرشیو
    درباره ی ما

    سلام!من مدیر این وب هدیه هستم و همراه خواهرم ریحانه سعی داریم تا تو این وب فیلم ها اهنگ ها و داستان ها و همه چی رو درمورد جانگ گیون سوک بازیگر 26ساله ی کره ای براتون بزاریم!امیدواریم که از وبلاگ ما نهایت لذت رو ببرید!


    امکانات

    موزیک آنلاین
    آمارگیر
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3
  • کل نظرات : 18
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 34
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 36
  • بازدید ماه : 35
  • بازدید سال : 135
  • بازدید کلی : 17,149
  • مترجم وبلاگ